شنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۵

تارنوشتهای ما، سنگ قبر ما


به گمانم در بسی زمانها تارنوشتهای ما ، آنان که بخواهند و نخواهند غمی را بر دوش می کشند، به سنگ قبر می ماند. به آنچه عملی نشده یا نمی شود. ولی می خواهیم گفته شود. آنان که چنینشان نیست. غم عشقهای نایافته یا نایافتنی اند.
یادم به شعر زیبای دکتر مهدی حمیدی افتاد:
«نرگس نیم خفته را مانَد
غنچهء نو شکفته را مانَد
دامن کشان گذشت و هیچ نگفت
عمر از دست رفته را مانَد
عمر از دست رفته را مانَد»
و شگفتا که تارنوشتهای زنانه و از جمله فمینیستی را بیشتر از این دست یافته ام، همچون گلدانی در حسرت گلهایی،
عشقهای نایافته....
عمر از دست رفته را ماند!

هیچ نظری موجود نیست: